
بیانات رهبر معظم انقلاب
1. در حريم قدس ياد الهى، دلِ آلوده را راه نمىدهند؛ بايد شستشو كنيم. اگر دل توانست با ياد خدا خود را معطّر و مزيّن كند، بدون ترديد اجابت الهى براى او ميسّر خواهد شد؛ «ادعونى استجب لكم». هيچ دعايى بىاستجابت نيست. استجابت به معناى اين نيست كه خواستهى انسان حتماً برآورده خواهد شد - ممكن است برآورده بشود، ممكن است به علل و مصالح و موجباتى برآورده هم نشود - اما استجابت الهى هست. استجابت الهى، پاسخ و توجه و التفات خداست؛ ولو آن خواستهاى كه من و شما داريم - كه اى بسا خيال مىكنيم اين خواسته به نفع ماست، اما به زيان ماست(2) - تحقق هم پيدا نكند؛ اما «يا اللَّه» شما بىگمان لبّيكى به دنبال خود دارد.بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبههاى نماز جمعهى تهران 1384/07/29
2. .روح عبادت، دعاست. دعا يعنى چه؟ يعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزديك خود احساس كردن و حرف دل را با او در ميان گذاشتن. دعا يا درخواست است، يا تمجيد و تحميد است، يا اظهار محبت و ارادت است؛ همهى اينها دعاست. دعا يكى از مهمترين كارهاى يك بندهى مؤمن و يك انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهير روح چنين نقشى دارد.
بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران / طرح امریكایی فروپاشى شوروى 1379/04/19
3. دعا، وسيلهى مؤمن و ملجأ مضطر و رابطهى انسان ضعيف و جاهل با منبع فياض علم و قدرت است، و بشر بىرابطهى روحى با خدا و بدون عرض نياز به غنى بالذات، در عرصهى زندگى سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما يعبؤا بكم ربىّ لولا دعاؤكم».بهترين دعا آن است كه از سرمعرفتى عاشقانه به خدا و بصيرتى عارفانه به نيازهاى انسان انشا شده باشد، و اين را فقط در مكتب پيامبر خدا (صلّىاللَّهعليه والهوسلّم) و اهلبيت طاهرين او - كه اوعيهى علم پيامبر(ص) و وراث حكمت و معرفت اويند - مىتوان جست. ما بحمداللَّه ذخيرهيى بىپايان از ادعيهى مأثورهى از اهلبيت (عليهمالسّلام) داريم كه انس با آن، صفا و معرفت و كمال و محبت مىبخشد و بشر را از آلايشها پاكيزه مىسازد.
يادداشت دربارهى مناجات عاليةالمضامين شعبانيه 1369/10/01
4. اصل دعا اين است كه انسان در مقابل خداى متعال، خود را از انانيّت دروغين بشرى بيندازد. اصل دعا، خاكسارى پيش پروردگار است.
عزيزان من! هر جا كه شما نگاه كرديد - چه در محيط خودتان، چه در كشور خودتان و چه در سرتاسر دنيا - و بدى و فسادى را از ناحيهى كسى، مشخّصاً ديديد، اگر دقّت كنيد مشاهده خواهيد كرد كه اساس و منشأ آن بدى و فساد، انانيّت، استكبار، استعلا و غرور انسانى است. دعا بايد اين را بشكند.
بيانات مقام معظم رهبرى در خطبههاى نماز جمعه تهران 1373/11/28
5. در وصيت اميرالمؤمنين (عليهالصّلاة و السّلام) به امام حسن مجتبى(عليهالسّلام) اين معنا وارد شده است: «اعلم انّ الّذى بيده خزائن ملكوت الدّنيا والاخرة قد اذن لدعائك و تكفّل لاجابتك»؛خداى متعال كه همهى قدرت آسمان و زمين در قبضهى توانايى اوست، به تو اجازه داده كه با او دعا كنى و حرف بزنى و از او بخواهى. «وامرك أن تسأله ليعطيك»؛ از او مطالبه كنى تا او هم به تو عطا كند. اين رابطهى درخواست كردن و گرفتن از خدا، مايهى تعالى روح انسان است و همان تقويت كنندهى روح عبوديت است
خطبههاى نماز جمعهى تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی 1385/07/21
اعمال
جناب فاطمه، مادر داوود بن حسن (نوه پسرى امام حسن مجتبى عليه السلام) دايه ی امام صادق عليه السلام بود، كه امام صادق عليه السلام را با شير داوود، شير داده بود. هنگامى كه "محمّد بن عبداللّه بن حسن" در مدينه قيام كرد، «منصور دوانيقى" لشكرى را براى نبرد با آنان فرستاد كه آنها را شكست دادند و محمّد و برادرش ابراهيم را كشتند، و عبداللّه بن حسن و جمعى از سادات را دستگير نموده و به زندان عراق منتقل كردند؛ در ميان آن گروه "داوود" نيز حضور داشت. مادر داوود مى گويد: چون مدّتى از حبس فرزندم گذشت و از او خبرى به من نرسيد، بسيار پريشان شدم و پيوسته تضرّع و دعا مى كردم و از صلحا و نيكان و برادران دينى براى نجات فرزندم طلب دعا مى نمودم؛ ولى نتيجه اى نمى گرفتم و گاهى خبر كشته شدن داوود به من مى رسيد و گاه مى گفتند كه وى زنده است؛ روز به روز اندوه و مصيبت من بيشتر مى شد و از ديدار او نااميدتر مى شدم. تا آن كه شنيدم، امام صادق عليه السلام بيمار شده است. به عيادت آن حضرت رفتم؛ وقتى خواستم برخيزم، امام فرمود:از داوود چه خبر دارى؟ من وقتى كه نام "داوود" را شنيدم، گريستم و گفتم: فدايت شوم، داوود در عراق زندانى است، من كه از ديدار او نا اميدم! از شما التماس دعا دارم، او را دعا كنيد، او برادر رضاعى شماست!
امام صادق عليه السلام فرمود: چرا از دعاى "استفتاح" و دعاى "اجابت" و "نجاح" غافلى؟! اين دعا، دعايى است كه درهاى اجابت الهى را مى گشايد و فرشتگان از آن استقبال مى كنند و دعا كننده را به اجابت دعايش بشارت مى دهند و كسى كه اين دعا را بخواند، پاداش او بهشت است.
پرسيدم: اين دعا و عمل به آن چگونه است؟
امام صادق عليه السلام فرمود: ماه رجب نزديك شده است و اين ماه، ماهى ارزشمند است و دعاها در آن به اجابت مى رسد؛ در سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب، روزه بگير! امام عليه السلام در ادامه نحوه اعمال را بيان كرد و فرمود: اين دعا، بسيار شريف و پرارزش است كه مشتمل بر اسم اعظم خداست و هر كس آن را بخواند، حاجت او برآورده مى شود.
امّ داوود مى گويد: آن حضرت، دعا را براى من نوشت، من آن را به خانه بردم و انجام دادم تا آن كه در شب شانزدهم، پس از افطار و عبادت به خواب رفتم؛ رسول خدا صلى الله عليه وآله را در خواب ديدم؛ آن حضرت، علاوه بر بشارت بهشت و آمرزش گناهان، خبر آزادى و بازگشت فرزندم را به من داد؛ چند روزى نگذشت كه پسرم آزاد شد و با عزّت و احترام نزدم بازگشت و جريان آزادى خود و امورى را كه سبب آن شد، براى من تعريف كرد.
چگونگى اين عمل، مطابق روايت شيخ در "مصباح المتهجّد" به اين نحو است كه: روزهاى سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را روزه مى گيرى، در روز پانزدهم، نزديك ظهر غسل مى كنى و چون ظهر شد، نماز ظهر و عصر را بجا مى آورى، در حالى كه ركوع و سجود را نيكو انجام مى دهى. خوب است اين عمل در مكان خلوتى باشد كه چيزى تو را مشغول نسازد و انسانى با تو سخن نگويد. وقتى كه نمازت به پايان رسيد، رو به قبله مى نشينى و اين سوره ها را مى خوانى و سپس در همان حال كه رو به قبله نشسته اى، اين دعا را بخوان. آنگاه بر زمين سجده كن و دو طرف صورت را روى خاك (روى مهر) بگذار و بگو:
اَللّـهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ، وَبِكَ امَنْتُ، فَارْحَمْ ذُلّى وَفاقَتى، وَاجْتِهادى وَتَضَرُّعى، وَمَسْكَنَتى وَفَـقْرى اِلَيْكَ يا رَبِّ.
خدايا براى تو سجده مى كنم و به تو ايمان دارم پس رحم كن به خوارى من و نداريم و سعى و كوششم و زارى و بيچارگى ام و نيازم به درگاهت اى پروردگار.
و كوشش كن كه اشكى از چشمانت سرازير شود، هرچند اندك باشد كه اين علامت استجابت دعاست.

بیانات رهبر معظم انقلاب
1. عزيزان من! قرآن نور است و حقيقتا دل و روح را روشن مىكند. اگر با قرآن انس پيدا كنيد، مىبينيد كه دل و جان شما نورانى مىشود. به بركت قرآن بسيارى از ظلمات و ابهامها از قلب و روح انسان زدوده مىشود. آيا اين بهتر نيست؟ «يخرجهم من الظلمات الى النور». بهوسيله قرآن است كه خداى متعال مىفرمايد: «الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور»(۱). به بركت قرآن است كه انسان از ظلمات اوهام، اشتباهات، خطاها و غلطها، به نور هدايت راه پيدا مىكند. قرآن، كتاب معرفت است. ما در زمينه زندگى، در زمينه آينده، در زمينه تكليف كنونى، در زمينه هدف از بودن و در بسيارى از زمينههاى ديگر، خيلى از مسائل را نمىدانيم. بشر مشحون به جهالتهاست و قرآن براى انسان معرفت مىآورد.بيانات مقام معظم رهبرى در مراسم اختتاميه مسابقات قرائت قرآن / ۱۳۷۳/۱۰/۱۴
2. اگر بخواهيم تشبيه كنيم، اينطور مىگوييم: قرآن را به صورت بناى معظمى، داراى سالنها و حجرهها و زواياى گوناگون و اعماق فراوان در نظر بگيريد. اين عمارت وسيع و عظيم، سردر و مدخلى دارد. اگر آن مدخل را زيبا ساختيم، مردم براى ورود در آن عمارت، تشويق مىشوند. مدخل آن بناى رفيع، همين تلاوتهاى زيبايى است كه اينجا خواندند.
بيانات مقام معظم رهبرى در مراسم اختتاميه مسابقات قرائت قرآن / ۱۳۷۳/۱۰/۱۴
3. در قرآن، تدبر لازم است - تدبر يعنى انديشيدن در مفاهيم قرآنى - اين سخن عميقى است، اين سخن بزرگى است؛ بايد در آن تدبر كرد. گوينده آن، ذات اقدس الهى است. كلمات آن هم مال ذات اقدس الهى است - يعنى الفاظش، نه فقط مفاهيمش - لذا بايستى در آن دقت كرد، بايد آن را فهميد، بايد در آن غور كرد. اينها حاصل نمىشود، مگر با انس با متن قرآن.
بيانات مقام معظم رهبرى در مراسم اختتاميه پانزدهمين دوره مسابقات قرآن / ۱۳۷۷/۰۹/۰۱
4. در مورد پژوهشهاى قرآنى اين است كه در پژوهشهاى قرآنى توجه به كارهاى علمى مبنائى و اصولى خيلى لازم است. اينجور نيست كه هر كس عربى بلد بود، بتواند از قرآن همهى مطالب را بفهمد و درك بكند؛ بتواند يك پژوهندهى قرآنى باشد؛ نه. اولا انس با خود قرآن لازم است؛ يعنى پژوهندهى قرآنى بايد با مجموع قرآن مانوس باشد؛ تلاوت قرآن، دوباره خواندن قرآن، سه باره خواندن قرآن، تدبرهاى شخصى در قرآن، كمك ميكند به اينكه ما وقتى در يك موضوع خاصى در قرآن دنبال حقائق ميگرديم، دربارهى آن موضوع بتوانيم راه به جائى ببريم؛ پس خود انس با قرآن لازم است.
بيانات در ديدار جمعى از بانوان قرآنپژوه كشور / ۱۳۸۸/۰۷/۲۸
5. خواندن قرآن، از اول تا آخر، يك چيز لازمى است. بايد قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همهى معارف قرآنى يكجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمينى لازمند تا براى ما تفسير كنند، مشكلات آيات را تبيين كنند، معارف آيات و بطون آيات الهى را براى ما بيان كنند؛ اينها همه لازم است. اگر اينها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو ميرويم و توقف ديگر وجود ندارد.
بيانات در ديدار قاريان قرآن / ۱۳۸۹/۰۴/۲۴
کیفیت قرائت قرآن در اعمال ام داوود
وقتى كه نماز ظهر و عصر روز پانزدهم به پايان رسيد، رو به قبله مى نشينى و اين سوره ها را مى خوانى:سوره حمد، صد مرتبه.
سوره اخلاص، صد مرتبه.
آية الكرسى، ده مرتبه.
سوره هاى انعام، اسراء، كهف، لقمان، يس، صافّات، حم سجده (فصّلت)، حـمـعـسـق (شورى)، دخان، فتح، واقعه، مُلك، ن و القلم و سوره انشقاق تا آخر قرآن.

قرآن

دوران قرآن
اين دوران، دوران قرآن است؛ زيرا پس از تجربههاى ناموفق بشر در قرنهاى بيدارى و شكوفايى و جهش، يعنى پس از آنكه بشر نتوانسته است نظام زندگى انسانى و تسلابخشى متناسب با رشد طوفانى و شگفتآور علم براى خود پديد آورد، اكنون راهها بهتدريج به طريقهى توحيد و راه دين مىگرايد و انسان كه به پختگى نزديك شده، آنچه را در دوران غرور جاهلانهى آغاز شكوفايى علم به فراموشى سپرده، دوباره باز مىجويد و اين در همان دورانى است كه دين در نقطهاى از جهان به حاكميت رسيده و با انقلابى عظيم و استثنايى، زمام زندگى ميليونها انسان را به دست گرفته است.
امروز فرصتى تاريخى و استثنايى است؛ براى اينكه قرآن در هدايت فكر و عمل انسانها، قدرت و چيرهگى خود را نشان دهد. اما اين متوقف است بر اينكه ما خود، به چشمهى جوشان معارف و هدايت قرآن دست يابيم، قرآن را بفهميم، در آن تدبر كنيم، آن را محور بحث و فحص سازيم و در اعماق آن غور كنيم. واقعيت تلخ اين است كه قرآن هنوز در جامعهى ما، يك امر عمومى نشده است. همه به قرآن عشق مىورزند و احترام مىكنند؛ اما عدهى كمى همواره آن را تلاوت و عدهى كمترى در آن تدبر مىكنند.
(پيام به گردهمايى دبيران درس قرآن سال اول دبيرستانها - 20/07/1368)
كتاب همیشه
قرآن، كتاب معرفت است. ما در زمينهى زندگى، در زمينهى آينده، در زمينهى تكليف كنونى، در زمينهى هدف از بودن و در بسيارى از زمينههاى ديگر، خيلى از مسائل را نمىدانيم. بشر مشحون به جهالتهاست و قرآن براى انسان معرفت مىآورد.قرآن كتاب نور، كتاب معرفت، كتاب نجات، كتاب سلامت، كتاب رشد و تعالى و كتاب قرب به خداست. ما اين خصوصيات را چه وقت از قرآن به دست مىآوريم؟ همين كه قرآن را در جيبمان بگذاريم كافى است؟ اينكه در هنگام سفر، از زير قرآن رد شويم كافى است؟ اينكه ما در جلسهى تلاوت قرآن شركت كنيم كافى است؟ اينكه حتى قرآن را با صداى خوش تلاوت كنيم يا تلاوت خوش را بشنويم و از آن لذت ببريم كافى است؟ نه؛ چيز ديگرى لازم دارد. آن چيست؟ آن تدبر در قرآن است. بايد در قرآن تدبر كرد. خود قرآن در موارد متعدد از ما مىخواهد كه تدبر كنيم.
(در مراسم اختتاميهى مسابقات قرائت قرآن - 14/10/1373)
هنر قرآن
واقعاً قرآن مايهى هنرى خيلى عجيبى دارد كه اصلاً براى ما قابل تصوير نيست. اگر از اول تا آخر قرآن و همينطور بيانات رسول اكرم(ص) را ملاحظه كنيد، خواهيد ديد توحيد و دشمنى با شرك و بت و شيطان- كه مظهر شر و بدى و پليدى است - وجود دارد و موج مىزند. همچنين تصميم بر تلاش و كار و خسته نشدن و محبت به مردم و تكريم انسان و انسانيت موج مىزند. به عبارت ديگر، اصول اسلامى و چيزهايى كه پايههاى انقلاب هستند، در تمام قرآن و از اول تا آخر ادبيات صدر اسلام و ادبيات درست اسلامى- يعنى همين رواياتى كه از ائمه(ع) رسيده و نيز نهجالبلاغه- موج مىزند.(ديدار با هنرمندان رشتههاى گوناگون حوزهى هنرى سازمان تبليغات اسلامى - 21/08/1368)
نهج البلاغه
انسان مبهوت مىماند!
سخن علی علیهالسلام نهجالبلاغه است؛ فصيحترين كلام آدمى در ميان عرب. نهج البلاغه اوج هنر و اوج زيبايى است؛ زيبايى لفظ و زيبايى معناست. انسان مبهوت مىماند! هيچ شاعر بزرگ عرب، هيچ نويسندهى هنرمند عرب، نتوانسته بگويد كه من از مراجعهى به نهجالبلاغه بىنيازم.(در خطبههاى نماز جمعهى تهران - 10/10/1378)
مثل هيچ كتاب ديگر!
نهجالبلاغه يك كتاب اسلامى ساده نيست، يك كتاب ويژهاى است، خصوصياتى دارد كه در هيچ كتاب ديگر نيست. همانطورى كه گفتيم بعد از قرآن كريم كه معجزهى پيغمبر هست و كلام خداست و قابل مقايسهى با هيچ كلامى نيست، در ميان همهى تأليفات و كتب مدون، چنين چيزى، چنين پديدهاى ما پيدا نمىكنيم.(13/02/1359)
نمودارى از اسلام
نهجالبلاغه هيچ ميدانى از ميدانهاى زندگى را فروگذار نكرده، مگر اينكه در آن بليغترين، رساترين، پرمغزترين و پرمحتواترين سخن را بيان كرده. يك نگاهى به فهرست نهجالبلاغه - كه البته خود نهجالبلاغه يك فهرست موضوعى ندارد - اما مؤلفانى كه در اين اواخر به خصوص، دربارهى نهجالبلاغه چيز نوشتند از جمله، كتاب بسيار پرارزش مرحوم استاد شهيد مطهرى، بنام سيرى در نهجالبلاغه، يك فهرست گونهاى از مضامين نهجالبلاغه را آنجا ايشان ذكر كردند، يك نگاه به اين فهرست نشان مىدهد كه اين كتاب چقدر چند بعدى و چند جانبه است و اين واقعا يك شگفتى است. در همهى بخشهايى كه براى يك انسان كامل و براى يك جامعهى انقلابى كامل، لازم و ضرورى است نهجالبلاغه بهترين و وافىترين مطالب را ارائه مىدهد و چرا اينجور است؟ زيرا كه نهجالبلاغه نمودارى است از اسلام و اسلام آئينى است همه جانبه و انسان كه موضوع اسلام هست و محور انديشهى اسلامى و ايدئولوژى اسلامى است، يك موجودى است چند جانبه.(13/02/1359)
درس همیشه
اگر شما به نهجالبلاغه مراجعه بفرماييد، ملاحظه خواهيد كرد كه هيچ دستورالعمل و توصيهاى در اين كتاب عظيم به قدر تقوا تكرار نشده است. تقوا در واقع يكى از بلندترين فصول زندگى عملى اميرالمؤمنين و تعاليم زبانى آن بزرگوار است. تقوا يعنى مراقبت از خود. انسان دائم بايد مراقب خود باشد....دولت اسلامىاى كه بتواند مقاصدى را كه ملت ايران و انقلاب عظيم آنها داشت، تأمين كند، دولتى است كه در آن رشوه نباشد، فساد ادارى نباشد، ويژهخوارى نباشد، كمكارى نباشد، بىاعتنايى به مردم نباشد، ميل به اشرافىگرى نباشد، حيف و ميل بيتالمال نباشد و ديگر چيزهايى كه در يك دولت اسلامى لازم است. در تعاليم اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه، همهى اينها وجود دارد. نگويند اينها مربوط به هزاروچهارصد سال قبل است.
حقايق بشرى و اصالتهاى بشرى با گذشت زمان تغيير پيدا نمىكنند. انسانها از اول تاريخ تا امروز و از امروز تا پايان دنيا، هميشه عدالت را دوست داشتهاند و به عدالت نيازمند بودهاند؛ اين تغيير پيدا نمىكند. انسانها از اول تاريخ تا امروز و از امروز تا آخر دنيا به مسؤولانى كه نسبت به آنها وفادار باشند، در خدمت آنها باشند و براى آنها صادقانه عمل كنند، احتياج دارند؛ اينها كه تغييرپذير نيست. درس اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه ناظر به اين چيزهاست.
(خطبههاى نماز جمعهى تهران - 28/05/1384)
كتاب راهنما
نهجالبلاغه، خيلى بيدار كننده و هوشيار كننده و خيلى قابل تدبر است. در جلساتتان، با نهجالبلاغه و كلمات اميرالمؤمنين صلواتاللهوسلامهعليه انس پيدا كنيد. اگر خداى متعال توفيق داد و يك قدم جلو رفتيد، آنوقت با صحيفهى سجاديه- كه علىالظاهر فقط كتاب دعاست اما آنهم مثل نهجالبلاغه، كتاب درس و كتاب حكمت و كتاب عبرت و كتاب راهنماى زندگى سعادتمندانهى انسان است- انس بگيريد.(بازدید از دانشگاه صنعتى شريف - 01/09/1378)
صحیفه سجادیه
هر دعا، یك درس!
صحيفهى سجاديه را اگر مطالعه كنيد و جنبهى دعايى كلمات را نديده بگيريد، هر دعاى آن يك درس عالى از معارف اسلامى و قرآنى است. اگر كسى خطبهى اميرالمؤمنين عليهالصلاةوالسلام در توحيد را كه خطبهى اول نهجالبلاغه است، جلو خودش بگذارد، يا دعاى اول صحيفهى سجاديه را كه در تحميد است- حمد الهى است- جلو خودش بگذارد، مىبيند اين دو مثل هماند و فرقى با هم ندارند. خطبهاند و درساند. اميرالمؤمنين عليهالصلاةوالسلام در مقابل جمعى از مردم ايستاده و معارف الهى را بيان كرده و امام سجاد عليهالصلاةوالسلام دعا كرده و به زبان دعا، همان معارف را بيان فرموده است.(خطبههاى نماز جمعهى تهران - 07/12/1371)
در لباس دعا
صحيفهى سجاديه واقعاً كتاب بسيار فوقالعادهاى است. اين كتاب، در بين قدما به زبور آلمحمد معروف است. دعاهاى اين بزرگوار، ضمن اينكه در حد اعلى، استغاثهى به خداست، از معارف اسلامى هم پُر است. يعنى صرفاً دعا نيست؛ بلكه در لباس دعا، همهى معارف اسلامى- توحيد، نبوت و ...- تعليم داده شده است.(جلسهى توديع شيخ راغب مصطفى غلوش و شيخ محمد بسيونى - 11/12/1368)
به زبان دعا
در دعاهاى معتبر خيلى معارف وجود دارد كه انسان اينها را در هيچجا پيدا نمىكند؛ جز در خود همين دعاها. از جملهى اين دعاها، دعاهاى صحيفهى سجاديه است. در منابع معرفتى ما چيزهايى وجود دارد كه جز در صحيفهى سجاديه يا در دعاهاى مأثور از ائمه عليهمالسلام انسان اصلاً نمىتواند اينها را پيدا كند. اين معارف با زبان دعا بيان شده. نه اينكه خواستند كتمان كنند؛ طبيعت آن معرفت، طبيعتى است كه با اين زبان مىتواند بيان شود؛ با زبان ديگرى نمىتواند بيان شود. بعضى از مفاهيم جز با زبان دعا و تضرع و گفتگو و نجواى با پروردگار عالم اصلاً قابل بيان نيست؛ لذا ما در روايات و حتى در نهجالبلاغه از اينگونه معارف كمتر مىبينيم؛ اما در صحيفهى سجاديه و در دعاى كميل و در مناجات شعبانيه و در دعاى عرفهى امام حسين و در دعاى عرفهى حضرت سجاد و در دعاى ابوحمزهى ثمالى از اينگونه معارف، فراوان مىبينيم.(سخنرانی در ديدار اعضاى هيأت دولت - 17/07/1384)
عوامل سعادت
مقابله با هواى نفس و شناختن آن و پيمودن راه خدا و تحمل دردسرهاى آن! اينها عواملى هستند كه يك انسان را سعادتمند مىكنند. براى اين است كه مىبينيد در دعاها و تضرعات و در كلمات ائمه عليهمالسلام، نفس بشرى و هواهاى انسانى و شخصى، اينهمه مورد مذمت قرار گرفته و براى اين است كه در دعاى صحيفهى سجاديه مىخوانيم: "هذا مقام من استحيى لنفسه منك." يعنى پروردگارا! به خاطر سبكسریهاى نفس خودم، از تو شرمندهام. توجه كنيد كه اين را امام سجاد عليهالسلام مىگويد! بنده عقيده ندارم كه ائمه عليهمالسلام، آنچه راكه در دعا و در نيمه شب و در حال تضرع و گريه مىگفتهاند، فقط براى اين بوده است كه ما از آنها ياد بگيريم؛ بلكه ايشان قصد انشا مىكردند و حقيقت را مىگفتند. منتها مسألهى هواى نفس، در مراتب نفوس بشرى مختلف است. آنچه را كه آن بزرگوار هواى نفس مىداند، ممكن است در زندگى ما، عبادت يا انجام عمل مستحب هم باشد. آن، در زندگى و در تركيب وجودى امام سجاد، هواى نفس است؛ چون اوج ايشان زياد است، لطافت روح و صفاى معنوى و روحانىاش بالاست.سخنرانی در ديدار فرماندهان ردههاى مختلف سپاه پاسداران - 29/06/1373
مثل موج
گرايش جوانها را به اسلام مىبينيد. اين گرايش، گرايش عاطفى است. اين گرايش، بسيار ارزشمند است؛ اما مثل موجى است كه ممكن است بيايد و برگردد. ما اگر بخواهيم اين موج همچنان استمرار داشته باشد، بايد پايههاى فكرى جوانها را محكم كنيم. ما اينهمه منبع داريم. همين دعاى ابوحمزه، دعاى امام حسين در روز عرفه، اينها را جوانهاى ما مىخوانند اما معنايش را نمىفهمند. "إلهى هب لى قلباً يدنيه منك شوقه"؛ چقدر از اينگونه مناجاتها و از اينگونه مبانى و از اين حرفهاى عميق در دعاهايى مثل مناجات شعبانيه و صحيفهى سجاديه وجود دارد كه احتياج هست ما اينها را براى جوانها بيان و تبيين و روشن كنيم تا بفهمند و با علاقه و عاطفه و شوقى كه دارند، بخوانند.ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 17/06/1384

بیانات رهبر معظم انقلاب
1. نماز، ركن اصلى دين است و بايد اصليترين جايگاه را در زندگى مردم داشته باشد. حيات طيبهى انسان در سايهى حاكميت دين خدا وقتى حاصل خواهد شد كه انسانها دل خود را با ياد خدا زنده نگهدارند و به كمك آن بتوانند با همهى جاذبههاى شر و فساد مبارزه كنند و همهى بتها را بشكنند و دست تطاول همهى شيطانهاى درونى و برونى را از وجود خود قطع كنند. اين ذكر و حضور دايمى، فقط به بركت نماز حاصل مىشود؛پيام به اولين اجلاس ساليانهى اقامهى نماز در مشهد مقدس / ۱۳۷۰/۰۷/۱۵
2. اينك نماز، موهبتى بىبديل و سرچشمهى فيضى لايزال، در اختيار ما است كه با آن، نخست از خويش و سپس از هر آنكه بدو مهر مىورزيم، انسان صالح بسازيم. اين دروازهيى است گشاده به عرصهيى پهنا و رو مصفا. دريغ است كه آدمى عمرى را در جوار بهشت مصفايى بگذراند و سرى بدان نكشد و عزيزان خود را بدان سوق ندهد. وحى الهى به پيامبر عظيمالشان (صلىاللهعليهوالهوسلم) چنين فرمان داد: و امر اهلك بالصلوه و اصطبر عليها(۱). امروز همهى شما خود را طرف اين خطاب بشمريد و نماز را، حقيقت مقدس و گوهر درخشان را كه عطيهى الهى به امت محمد مصطفى (صلىاللهعليهواله) است، قدر بشناسيد
پيام به اجلاس نماز / ۱۳۷۱/۰۶/۱۶
3. چه افراد و جماعاتى كه با شناختن قدر و جايگاه ذكر و خشوع و انابه - كه نماز مظهر كامل آن است - و همراه كردن كار و ابتكار دنيايى با آن، به قلههاى تعالى و كمال رسيدند، و چه بىخبران و كوتهنظرانى كه با غفلت از اين راز بزرگ هستى، خود را از سعادت كامل محروم ساختند و چه در صورت تلاش و كار مادى و چه در صورت بيكارگى و تنبلى، هر جا به گونهيى خود را در منجلابهاى محروميت و ناكامى غرقه ساختند. انسانهايى كه تلاش و مجاهدت در عرصهى زندگى بشرى را با ياد خدا و انس با او و عشق به او همراه مىسازند، خوشبختى در معناى حقيقى آن را در مىيابند و آن را براى جسم و جان خود فراهم مىكنند.
پيام به مناسبت گردهمايى سالانهى نماز در شهر زنجان / ۱۳۷۵/۰۶/۳۱
4. حقيقت آن است كه نماز با نقش عظيم تربيتى، با تاثير شگرف در ايجاد آرامش و سكينهى قلبى مومنان، با دميدن روح توكل و تقوا و اخلاص در نماز گزار، با ايجاد فضاى تقدس و معنويت در پيرامون نمازگزار كه موجب دورى او و ديگران از گناه است، و با درسهاى معرفتى گوناگون كه در الفاظ و اذكار آن نهفته است، بسى بيش از صرفا يك وظيفهى شخصى، و در واقع داراى نقش كليدى در ادارهى فرد و جامعه است.
پيام به اجلاس نماز / ۱۳۷۶/۰۷/۰۷
5. بايد گفت كه نماز معبر اصلى براى سلوك انسان در راهى است كه اديان الهى در برابر آدمى نهادهاند تا بتواند از آن به هدف و غايت اصلى حيات يعنى رستگارى و خوشبختى دنيا و آخرت دست يابد. نماز اولين قدم سلوك الىالله است؛ ولى ظرفيت اين عامل الهى به اندازهيى است كه در اوج كمال بشرى نيز مىتواند بال پرواز انسان عرشى شود، تا آنجا كه برترين انسان تاريخ يعنى پيامبر گرامى اسلام مىفرمايد: «نماز نور چشم من است» و در هنگام فرا رسيدن وقت نماز از موذن خود مىخواهد كه با سر دادن بانگ اذان، جان او را كامياب و سرشار از راحت و امنيت سازد.(۱) شايد بتوان گفت كه هيچ عامل عبادى ديگرى اينگونه در همهى مراحل تكامل معنوى انسان براى او كارگشا و نيروبخش و پيشبرنده نيست.
پيام به نهمين سمينار نماز / ۱۳۷۸/۰۶/۱۸
نمازهای وارده در هر روز
نمازهایی در شب های سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم رجب توصیه شده است؛ که اگر شخصی آن ها را به جای آورد، به فرموده ی امام صادق (ع) خداوند تمامی گناهانش را خواهد بخشید مگر شرک.شب سیزدهم: دو رکعت که بعد از حمد در هر رکعت باید سوره های یس، ملک و توحید خوانده شود.
شب چهاردهم: مانند نماز شب سیزدهم است فقط باید دو تا دو رکعت خوانده شود؛ یعنی چهار رکعت.
شب پانزدهم: همان شکل نماز دو شب قبل ولی باید سه تا دو رکعت خوانده شود؛ یعنی شش رکعت.
نمازهای مستحبی
نماز سی رکعتی شب پانزدهم رجب: که پانزده تا نماز دو رکعتی است، که در هر رکعت آن پس از حمد، ده بار سوره ی توحید خوانده می شود.نماز دوازده رکعتی شب پانزدهم رجب: دوازده رکعت نماز دیگر هم جزو اعمال این شب است (شش نماز دو رکعتی)؛ که در هر رکعت یک حمد و یک "سوره" خوانده می شود؛ و پس از پایان نمازها، سوره های حمد، فلق، ناس، توحید، قدر و "آیه الکرسی" خوانده می شود و سپس 4 مرتبه "سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر" خوانده می شود و سپس می گوید: "الله الله ربّی لا اشرک به شیئا ما شاء الله و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم".

بیانات رهبر معطم انقلاب

(بيانات در ديدار شركتكنندگان در هفدهمين اجلاس نماز 29/8/1387)